یادداشت خواندنی روزنامه «ایندیپندنت» درباره کودتا در مصر:
چه هنگام یک کودتا، کودتا نیست؟ وقتی که آمریکا تصمیم میگیرد که آنرا کودتا تلقی نکند!
رویکرد منافقانه و استاندارد دوگانه کاخ سفید درباره تحولات اخیر در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا که در روزهای اخیر با بحران مصر همراه شده، صدای انتقادات گسترده از باراک اوباما را حتی در درون جامعه آمریکا بلند کرده و به آسمان برده است؛ انتقاداتی که سوالاتی ساده دارند و البته پاسخهایی که هیچگاه از سوی سران کاخ سفید مطرح نخواهند شد.
به گزارش رجانیوز، انتقاد از «حمایت واشنگتن از کودتا در مصر علیه دولت محمد مرسی»، محور یادداشت اخیر «رابرت فیسک»، تحلیلگر مطرح آمریکایی است که در روزنامه ایندیپندنت منتشر شده است. فیسک در این مقاله، صراحتا اقدام ارتش مصر در برکناری رئیسجمهور برگزیده را یک کودتا میداند که اوباما به دلیل همسویی آن با منافع کاخ سفید، آن را کودتا نمینامد.
متن کامل یادداشت رابرت فیسک با عنوان «چه هنگام یک کودتا، کودتا نیست؟ وقتی که آمریکا تصمیم میگیرد که آنرا کودتا تلقی نکند» به شرح زیر است:
به نظر میرسد در مورد مصر مصلحت غرب نادیده گرفتن رهبر منتخب این کشور است. برای اولین بار در تاریخ جهان، یک کودتا، کودتا نیست. ارتش قدرت را در دست میگیرد، رئیس جمهوری را که به شیوهای دموکراتیک انتخاب شده از قدرت خلع کرده و زندانی میکند، قانون اساسی را به حالت تعلیق در میآورد. افراد مورد ظن را دستگیر کرده، ایستگاههای تلویزیونی را تعطیل کرده و تجهیزات نظامی را در خیابانهای پایتخت مستقر میکند. با این وجود، «کودتا» از لبان مبارک باراک اوباما عبور نکرده و نمیتواند عبور کند.
این طور نیست که اوباما نمیداند در مصر چه خبر است. این هفته تفنگهای دوربرد مستقر در پشت بام همان دانشگاهی در قاهره که او سخنرانی خود را خطاب به مسلمانان جهان در سال ۲۰۰۹ ایراد کرده بود پانزده مصری را به قتل رساند. البته در این سکوت، (غرب) این تحول را کودتا تلقی نکرد؛ زیرا میلیونها مصری خواهان چنین کودتایی بودند و بنابراین آیا اولین بار در جهان تودههای مردم خواهان انجام کودتا قبل از وقوع آن هستند.
آیا این مساله به این دلیل است که اوباما نگران است اگر این تغییر را یک کودتا تلقی کند مجبور خواهد شد تا مهمترین کشور عربی را که در وضعیت صلح با اسراییل قرار دارد مورد تحریم قرار بدهد؟ اگر اعلام شود که واقعاً کودتایی انجام شده ممکن است افرادی که کودتا را انجام دادهاند کمک مالی بلاعوض ۱/۵ میلیارد دلاری آمریکا را برای همیشه از دست بدهند بجای اینکه صرفاً در این زمینه تاخیری انجام شود.
حالا آن سخنرانی، خاطرهای تاریخی است که اوباما از آن لذت میبرد. در سخنرانی ریاکارانه سال ۲۰۰۹ در قاهره که او سعی کرد به جای «اشغال» فلسطین از «تغییر مکان» استفاده کند – اوباما نظرات قابل ملاحظه ذیل را به عمل آورد به نحوی که وقایع اخیر مصر را در چارچوب جالبی قرار میدهد. او گفت که «رهبرانی وجود داشتند که تنها وقتی خود در خارج از قدرت هستند از دموکراسی طرفداری میکنند اما به محض کسب قدرت حقوق دیگران را با بیرحمی سرکوب میکنند، شما بایستی حقوق اقلیتها را محترم بشمارید و قدرت را با روحی از تحمل و مصالحه اعمال کنید، شما باید منافع مردم و کارکردهای مشروع فرایند سیاسی را نسبت به منافع حزب سیاسی خود در ارجحیت قرار بدهید. بدون وجود این شرایط، انتخابات به تنهایی دموکراسی را بوجود نمیآورد.»
اوباما این اظهارات را پس از کودتایی که کودتا نبود به عمل نیاورد. او این سخنان را فقط در مصر و حدود چهار سال قبل اظهار کرد و دقیقاً بیانگر اشتباهاتی است که محمد مرسی انجام داده است. محمد مرسی با دوستان خود از اخوان المسلمین به جای خادمین مردم به عنوان سروران مردم رفتار کرده و در زمینه حفظ حقوق اقلیتهای مسیحی مصر علاقهای نشان نداده و سپس به دلیل شرکت در یکی از جلسات اخوان المسلمین که در آن از مصریان درخواست کرده بود تا در سوریه برای کشتار شیعیان و براندازی رژیم بشار اسد وارد جنگ مقدس شوند، موجب خشم مردم شده بود. و به علاوه مساله حائز اهمیتی در مورد وقایع ۴۸ ساعت گذشته مصر وجود دارد.
رهبران غربی که با خونسردی به ما میگویند که مصر هنوز هم در مسیر دموکراسی قرار دارد و این شرایط موقت است – شبیه دولت موقتی که توسط ارتش تدارک دیده شده – و اینکه میلیونها مصری از کودتایی حمایت میکنند که در واقع کودتا نیست، باید به خاطر بسپاریم که مرسی در یک انتخابات واقعی مورد تایید غرب انتخاب شد. مطمئن باشید او فقط ۵۱ درصد یا ۵۲ درصد آرا را کسب کرد. اما آیا جرج دبلیو بوش برنده دور اول ریاست جمهوری بود؟ مرسی در مقایسه با دیوید کامرون سهم بزرگتری از آرای عمومی را بدست آورد. میتوان گفت که وقتی که مرسی آرای اکثریت برای خدمت اکثریت را احترام نگذاشت از دستور کار اصلی خود خارج شد.
اما آیا این موضوع به این معنی است که ارتش کشورهای اروپایی هرگاه که نخست وزیران اروپایی بر خلاف ۵۰ درصد نظرات عمومی مردم اقداماتی را انجام میدهند بایستی کنترل امور را در اختیار بگیرند؟ و به علاوه آیا اخوان المسلمین مجاز است که در انتخابات ریاست جمهوری بعدی شرکت کند؟ و یا مجوز این اقدام را نخواهد داشت؟ و اگر در انتخابات شرکت کند در صورتی که کاندیدای آن برنده انتخابات شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در عین حال، اسرییل باید از این قضیه خوشحال باشد. این کشور وقتی که این شرایط را مشاهده میکند بدرستی کودتا را میشناسد – و حالا در این شرایط نقش معروف خود را به عنوان تنها دموکراسی در خاورمیانه ایفا میکند. و با توجه به ماهیت همسایگان خود حاکمان نظامی را درک میکند.
اگر ارتش ثروتمند شاه ساز مصر ۱/۵ میلیارد دلار متعفن را هر چند با تاخیر از واشنگتن دریافت کند، مسلماً قصد ندارد معاهده صلح خود را با اسراییل بر هم بزند هر چند که نزد مردمی که برای آنها شرایط کودتایی را که ظاهراً کودتا نبوده فراهم کرده باشد محبوبیت خود را از دست بدهد. تا آن زمان بایستی منتظر اولین سفر هیات آمریکا به مصر که دچار کودتایی شده که کودتا نبوده باشیم. از افرادی که به هنگام ورود این هیات در قاهره با آنها ملاقات میکنند و البته ارتش، در خواهید یافت که آیا آنها اعتقاد دارند که کودتایی اتفاق افتاده یا خیر.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها :
یادداشت روزنامه ایندیپندنت, کودتا در مصر, ,